شعر در مورد اسم سوگند
شعر در مورد اسم سوگند ,شعر درباره اسم سوگند,شعر اسم سوگند,شعر با اسم سوگند,شعر برای اسم سوگند,شعر درباره اسم سوگند,شعر درمورد اسم سوگند,شعر از اسم سوگند,شعر با کلمه سوگند,شعر با نام سوگند,شعر در مورد اسم سوگند
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم سوگند برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد
شعر در مورد اسم سوگند
سوگند به موی تو که از کوی تو رفتیم
از کوی تو آشفته تر از موی تو رفتیم
شعر درباره اسم سوگند
سوگند به دلهای شکسته، آخر
یک روز تو هم تقاص پس خواهی داد
شعر اسم سوگند
سوگند یاد می کنم
که بر فراز تمام بلندی های آسیایی
به رکوع در آیم
برای پرستش تو…
شعر با اسم سوگند
محبوبم!
سوگند می خورم که بازیچه و شکست خورده ی تو باشم
شعر برای اسم سوگند
سوگند یاد می کنم
نشان افتخار تو را بر شانه ی خویش سزاوار باشم
شعر درباره اسم سوگند
مردم همه
تو را به خدا
سوگند می دهند
اما برای من
تو آن همیشه ای
که خدا را به تو
سوگند می د هم.
شعر درمورد اسم سوگند
وآنکه سوگند خورم جز به سر او نخورم
وآنکه سوگند من و توبه ام اشکست کجاست؟
شعر از اسم سوگند
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است
شعر با کلمه سوگند
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
شعر با نام سوگند
به گریه های تو سوگند، خسته ام دیگر
و شاخه های ترَم را شکسته ام دیگر
شعر در مورد اسم سوگند
سوگند بر چشمت که از تو تا دم مرگ
دل بر نمیگیرم مرا مگذار و مگذر
شعر در مورد اسم سوگند
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟
من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟
شعر درباره اسم سوگند
همیشـه دوستت دارم ـ بــــــــه جــــــان مــادرم ـ امــــا
تو از بس ساده ای ، خوش باوری ، سوگند لازم نیست
شعر اسم سوگند
سوگند می خورم به مرام پرندگان
در عرف ما، سزای پریدن تفنگ نیست
شعر با اسم سوگند
قسم به عشق ، که گمگشته ی دلم بودی
اگر کنار تو بودم ، مکملم بودی
شعر برای اسم سوگند
به خاک مشترک و پاک هر دو مان سوگند
من از وجود تو بودم ، تو از گلم بودی
شعر درباره اسم سوگند
در نامه ها، پیغام ها، سوگند خوردم
من هم شما را دوست دارم باورت نیست
شعر درمورد اسم سوگند
جرم من ، فاشِ مگوهاست وَ حکمم سنگین
چه کند شاهدِ سوگند به قرآن خورده ؟
شعر از اسم سوگند
خورده ای سوگند روزی عهد خود را بشکنی
این شکستن نا مسلمانیست حرفش را نزن
شعر با کلمه سوگند
خواستی عشق زلالم را بسنجی با قسم
ای تو تنها بر لبم سوگند، قرآنی مگر؟
شعر با نام سوگند
سوگند به سایه لطیفت
سوگند نمی خورم به ذاتت
شعر در مورد اسم سوگند
خوری سوگند که فردا بیایم
چه دامن گیردت سوگند خواری
شعر در مورد اسم سوگند
تو با سوگند کاری پخته ای سر
که بر اسرار پنهانی سواری
شعر درباره اسم سوگند
به می سوگند خوردم جرعه ای بخش
که ما را در گلو سوگند مانده ست
شعر اسم سوگند
به سوگند تو جان را بسته ام، وای
که چندش دل بر این سوگند دارم
شعر با اسم سوگند
و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم
و آنک سوگند من و توبه ام اشکست کجاست
شعر برای اسم سوگند
چه وعده می دهی و چه سوگند می خوری
سوگند و عشوه را تو سپر می کنی مکن
شعر درباره اسم سوگند
می فرمائی که عهد و سوگند تو کو
بی عهد مرا نه عهد و سوگند تو کرد
شعر درمورد اسم سوگند
ای باد ! به خاک مصطفایت سوگند
باران ! به علی مرتضایت سوگند
افتاده به گریه خلق، بس کن بس کن
دریا ! به شهید کربلایت سوگند
شعر از اسم سوگند
به خاک پای تو خوردیم سوگند
از آن معنی که سوگندی عظیم است
شعر با کلمه سوگند
گفتی که وفا نیاید از من
سوگند مخور که استوار است
شعر با نام سوگند
شیرینست دروغ تو، ز هم ارچه زنی لاغ
حلوا نتوان خورد ازینسان که تو سوگند
شعر در مورد اسم سوگند
ندارم صبر، اگر باور نداری
بگیر، اینک بیا، دستم به سوگند
شعر با نام سوگند
دل را بسوختی و هنوز از برای تو
سوگند می خورد که به آتش درون شود
شعر در مورد اسم سوگند
سوگند من شکستی، عهدم به باد دادی
با این ستیزه رویی روز و شبم به یادی
شعر درباره اسم سوگند
ای رفته و بر سینه ما داغ نهاده
سوگند به جان تو که: اندر دل مایی
شعر اسم سوگند
نه سوگند است، سوگند هریمن
نه دل میسوزدش بر کس، نه دامن
شعر با اسم سوگند
جان گفت که ای فردم سوگند بدین دردم
سوگند بدان زلفی عاشق کش سودایی
شعر برای اسم سوگند
ای به مهر تو آسمان در بند
یاد من کن، چو میدهم سوگند
شعر درباره اسم سوگند
نه به سوگند راست کار شود
نه به پیمان و عهد یار شود
شعر درمورد اسم سوگند
بناتوانی من یاس میخورد سوگند
که ناله ئی نکشیدم چو خامه تصویر
شعر از اسم سوگند
به طاق جفت ابروی تو سوگند
که همجفت غمم تا از تو طاقم
شعر با کلمه سوگند
مینا فروش چرخ ز مینا هر آنچه ساخت
سوگند یاد کرد که یاقوت احمر است
شعر با نام سوگند
دل به سوگند دروغش نتوان بستن
که به هر لحظه دگرگونه کند آئین
شعر در مورد اسم سوگند
نه سوگند است، سوگند هریمن
نه دل میسوزدش بر کس، نه دامن
شعر در مورد اسم سوگند
گوئی بتو داده اند سوگند
کاین راز، نهان کنی به لبخند
شعر درباره اسم سوگند
جوزا سحر نهاد حمایل برابرم
یعنی غلام شاهم و سوگند می خورم
شعر اسم سوگند
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
شعر با اسم سوگند
سوگند خورده ای که از این پس جفا کنی
سوگند بشکنی و جفا را رها کنی
شعر برای اسم سوگند
سوگند خورده باشد، تا من زیم، نخندم
سوگند او بسوزد، چون چهره برگشایی
شعر درباره اسم سوگند
سوگند بدان دل که شده است او پستش
سوگند بدان جان که شده است او مستش
شعر درمورد اسم سوگند
سوگند بدان دم که مرا میدیدند
پیمانه به دستی و به دستی دستش
شعر از اسم سوگند
سوگند می دهم به خدایت که بس کنی
گرچه عطا چو عمر مکرر نکوتر است
شعر با کلمه سوگند
سوگند هم به خاک شریفش که خورده نیست
زو به نواله ای دهن ناشتای خاک
شعر با نام سوگند
فلک خورد سوگند بر همت او
که در کون جز تو مقدم ندارم
شعر در مورد اسم سوگند
خاک درگاهش به عرض مصحف است
جای سوگند کیان در شرق و غرب
شعر درمورد اسم سوگند
این خسته دل که دعوی عشق تو می کند
سوگند راستش بقد دلربای تست
شعر از اسم سوگند
خنده زد گل بر رخ دلبند او
کان چنان بر باد شد سوگند او
شعر با کلمه سوگند
خنده زد گل، بر رخ دلبند او
+کآن چنان برباد شد سوگند او
شعر با نام سوگند
سوگند به جانت ار فروشم
یک موی به هر که در جهانت
شعر در مورد اسم سوگند
و آنان که به دیدار چنان میل ندارند
سوگند توان خورد که بی عقل و خسانند
شعر در مورد اسم سوگند
در عهد تو ای نگار دلبند
بس عهد که بشکنند و سوگند
شعر درباره اسم سوگند
جان جهان و عصمت دین است برفلک
سوگند خورد جان ملایک به جان اوست
شعر اسم سوگند
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست
شعر با اسم سوگند
هیچ برهانی برای کذب چون سوگند نیست
راستی چون پرده بردارد، قسم نامحرم است
شعر برای اسم سوگند
سخن شمرده و سنجیده گوی بی سوگند
که شاهد سخنان دروغ، سوگندست
شعر درباره اسم سوگند
سوگند می دهم به سر زلف خود ترا
کز من اگر شکسته تری یافتی بگو
شعر درمورد اسم سوگند
هنوز با تو کنون می خورد فلک سوگند
هنوز با تو کنون می کند جهان میثاق
شعر از اسم سوگند
ز خاک کوی حبیبم، مران، که سلمان را
بخاک پای و سر کوی یار، سوگند است
شعر با کلمه سوگند
خسروا یاد می کنم هر دم
به سر تخت خسروی سوگند