شعر در مورد مقاومت
شعر در مورد مقاومت ,شعر در مورد مقاومت در برابر مشکلات,شعر درباره مقاومت,شعر در مورد اقتصاد مقاومتی,شعر زیبا در مورد مقاومت,در مورد شعر مقاومت,شعری در مورد اقتصاد مقاومتی,شعر درباره مقاومت فلسطین,شعر درباره اقتصاد مقاومتی,شعر در مورد اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال,شعر در باره اقتصاد مقاومتی,شعر مقاومت,شعر مقاومت فلسطین,شعر مقاومت افغانستان,شعر مقاومت در افغانستان,شعر مقاومت ایران,شعر مقاومه عراق,شعر اقتصاد مقاومتی,شعر رنگ مقاومت ها,شعر رنگهای مقاومت,شعر در مورد مقاومت,شعر درباره مقاومت فلسطین,کتاب شعر مقاومت افغانستان,شعر المقاومه العراقیه,شعر للمقاومه العراقیه,شعر اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال,شعر اقتصاد مقاومتی اقدام وعمل,شعر درباره اقتصاد مقاومتی,شعر سال اقتصاد مقاومتی,شعر برای اقتصاد مقاومتی,شعر درمورد اقتصاد مقاومتی,شعر در رابطه با اقتصاد مقاومتی,شعر رنگ مقاومت,شعر در مورد مقاومت در برابر مشکلات,شعر درباره مقاومت,شعر در مورد اقتصاد مقاومتی,شعر زیبا در مورد مقاومت,در مورد شعر مقاومت,شعری در مورد اقتصاد مقاومتی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد مقاومت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
صبر به طاقت آمد از بار کشیدن غمت
چند مقاومت کند حبه و سنگ صدمنی
شعر در مورد مقاومت
دشنام تو سر به سر شنیدم
امکان مقاومت ندیدم
شعر در مورد مقاومت در برابر مشکلات
بجان رنجور و از حضرت شوی دور
مقاومت نار باشد خالی از نور
شعر درباره مقاومت
اختر مقاومت نکند با من
چون زو نیم به قدر و محل کمتر
شعر در مورد اقتصاد مقاومتی
ملت ما را
ملتی سرخپوست نپندارید!
ما اینجا ماندگاریم…
در این خاک که دستبندی از گل با اوست…
شعر زیبا در مورد مقاومت
اینجا سرزمین ماست،
از سپیده دم عمر اینجا بوده ایم،
اینجا بازی کرده ایم…
عاشق شده ایم…
و شعر نوشته ایم…
در مورد شعر مقاومت
ما ریشه داریم در آبراهش
چون گیاهان دریا،
ریشه داریم در تاریخش،
در نان نازکش،
در زیتونش،
در گندم زردگونش…
شعری در مورد اقتصاد مقاومتی
ریشه داریم در وجدانش،
ماندگاریم در آذار و نیسانش،
ماندگاریم چون نقش بر فولا دش،
ماندگاریم در پیامبر والا یش،
در قرآنش
و ده فرمانش…
شعر درباره مقاومت فلسطین
بر پیروزی سرمست نباشید!
خالد را بکشید،
عمرو خواهد آمد،
گلی را نابود کنید،
عطر خواهد ماند.
شعر درباره اقتصاد مقاومتی
از نی بیشه ها
چون جن بر شما یورش می آوریم،
از بسته های پستی،
از صندلی های اتوبوس ها،
از جعبه های سیگار،
از حلبی های بنزین،
از سنگ گور مردگان،
از گچ ها… از تخته ها…
شعر در مورد اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال
از گیسوان دخترکان…
از تیرآهن ها…
از دیگ های بخار…
از چادرهای نماز…
از برگ های قرآن،
بر شما وارد می شویم
شعر در باره اقتصاد مقاومتی
از سطرها و آیات
از چنگ ما گریزتان نیست
که ما پراکنده ایم در باد…
و در آب
و در گیاه،
و ما تنیده ایم در رنگ ها و صداها
شعر مقاومت
گریزتان نیست
گریزتان نیست
که در هر بیتی تفنگی است
از کرانه ی نیل
تا فرات…
شعر مقاومت فلسطین
هرگز با ما نخواهید آسود…
هر کشته ای نزد ما
هزار بار خواهد مرد.
شعر مقاومت افغانستان
همیشه در انتظار ما باشید،
در هر آنچه ناگهانی است
ما در همه ی فرودگاه ها هستیم…
و در همه ی بلیت های سفر…
در روم… و در زوریخ
شعر مقاومت در افغانستان
از زیر سنگ می روییم
از پشت مجسمه ها سر برمی کشیم
و حوضچه های گل…
شعر مقاومت ایران
مردان ما بی گاه سر می رسند،
در عبای پیامبر می آیند…
یا در شمشیر اصحاب…
شعر مقاومه عراق
زنان ما…
رنج های فلسطین را بر اشک درخت نقش می زنند
کودکان فلسطین را در وجدان بشر دفن می کنند
شعر اقتصاد مقاومتی
زنان ما…
سنگ های فلسطین را به سرزمین ماه می برند
شعر رنگ مقاومت ها
در یاد بسپارید…
همیشه در یاد بسپارید…
که آمریکا با همه ی توش و توانش
خدای عزیز توانا نیست،
شعر رنگهای مقاومت
و آمریکا با همه ی آزارگری اش
هرگز پرندگان را از پرواز باز نتواند داشت،
شعر در مورد مقاومت
گاهی باروتی کوچک
در دست کودکی خرد
انسانی بزرگ را به خاک و خون خواهد کشید.
شعر درباره مقاومت فلسطین
آنچه میان ما و شماست،
به یک سال به سر نمی رسد،
به پنج سال به سر نمی رسد،
یا به ده سال، یا هزار سال
کتاب شعر مقاومت افغانستان
نبردهای رهایی بخش
مانند روزه دیرپایند،
و ما بر سینه هاتان می مانیم
چونان نقش بر سنگ،
می مانیم در آوای ناودان ها، در بال های کبوتران
شعر المقاومه العراقیه
می مانیم در خاطره ی خورشید، و در دفتر روزگاران
می مانیم در بازیگوشی کودکان، در خط خطی کردن دفترها
می مانیم در لبان آنان که دوست شان داریم
می مانیم در مخارج کلا م…
شعر للمقاومه العراقیه
اندوه را فرزندانی است که بزرگ خواهند شد…
درد دیرپا را فرزندانی است که بزرگ خواهند شد…
شعر اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال
آنان را که در فلسطین کشته اید،
کودکانی است که بزرگ
خواهند شد…
شعر اقتصاد مقاومتی اقدام وعمل
خاک را… محلّه ها را…
دروازه ها را فرزندانی است که بزرگ
خواهند شد
و همه ی اینان که از سی سال پیش جمع شده اند
در اتاق های بازجویی… در مراکز پلیس… در زندان ها
اینان که چون اشک در چشم ها جمع شده اند،
همه ی اینان
هر لحظه و هر لحظه
از همه ی دروازه های فلسطین وارد خواهند شد…
شعر درباره اقتصاد مقاومتی
من فلسطینی ام،
پس از سفر گمگشتگی و سراب
چون گیاه از ویرانی سر بر می کشم،
چون آذرخش چهره هاتان را روشن می کنم
چون ابر سیل آسا می بارم،
شعر سال اقتصاد مقاومتی
شب همه شب سر برمی کشم
از حیاط خانه… و از دستگیره ی درها
از برگ توت… و از بوته های پیچک…
از برکه ی آب…
و از همهمه ی ناودان…
شعر برای اقتصاد مقاومتی
از صدای پدرم سر برمی کشم
و از رخساره ی مادرم؛ خوش و جذّاب
از همه ی چشمان سیاه و مژه ها سر بر می کشم
و از پنجره های دلداران
و از نامه های عاشقان،
از رایحه ی خاک سر برمی کشم
شعر درمورد اقتصاد مقاومتی
دروازه خانه ام را می گشایم،
وارد خانه می شوم
بی آنکه منتظر جواب بمانم،
زیرا سوال و جواب
خود من هستم!
شعر در رابطه با اقتصاد مقاومتی
می آییم
با چفیه های سپید و سیاه مان،
بر پوست تان داغ خونبها می زنیم،
شعر رنگ مقاومت
از زهدان روزگار می آییم
چونان سرریز شدن آب،
از خیمه حقارتی که به هوا جویده می شود،
شعر در مورد مقاومت در برابر مشکلات
از رنج حسین می آییم…
از اندوه فاطمه زهرا…
از احد، می آییم، و از بدر…
و از غم های کربلا …
شعر درباره مقاومت
می آییم برای تصحیح تاریخ و اشیا
و برای پاک کردن حروف
از خیابان هایی که نام های عبری دارند!
شعر در مورد اقتصاد مقاومتی
بیرون زدند از پیله های زخم پروانه های شعله ور ناگاه
ای عطرهای منتشر در شهر آغاز شد صبح سفر ناگاه!!
هی داغ پشت داغ می آمد،خرماپزان ماه شهریور!
در خواب نخلستان چه ها کردند کبیریت های شعله ور ناگاه!
شعر زیبا در مورد مقاومت
سال هزار و سیصد و موشک …سال هزار و سیصد و ترکش..
باران آتش آمد و بارید شرجی ترین بغض خبر ناگاه
با چادر گلدار خود بستند زخم تو را ای سرزمین صبر
اردیبهشتی بر تنت گل کرد با مادران خون جگر ناگاه
در مورد شعر مقاومت
دست تو در خطاطی صبر است ، یک دست در تمرین گلدوزی
می جوشد از هر پنجه ی دستت ، آوازه ی چندین هنر ناگاه
تو ایستادی چون درختی سبز در چار فصل آتش و موشک
تا زخمهای قامتت گل کرد، شد شاخه هایت پرثمر ناگاه
شعری در مورد اقتصاد مقاومتی
از رود دز تا سینه ی کارون ، رازی بزرگ و تازه در جریان
چون مرغ دریایی که واکرده است در آسمانت بال و پر ناگاه
از هفت خان غم گذر کردی این قصه پایانش چه شیرین است
در خاطرات پهلوانانت ، روییده دشت نیشکر ناگاه
شعر در مورد مقاومت
پیداست از خرمای سوزانت،
یک زاگرس داغ است در جانت
بر جلگه های سبز خوزستان،
شد باغ صبرت پرثمر ناگاه
شعر در مورد مقاومت در برابر مشکلات
پر از طراوت پرواز بوده نیّتشان
و ما چه ساده گذشتیم از شهادتشان
بهشت جایزه مردمان آن شهری ست
که بیست بوده فقط نمره های طاقتشان
شعر درباره مقاومت
بهار سهم همان ها که بادهای خزان
به روزهای زمستان نکرد دعوتشان
چقدر پنجره خشکید پشت گلدان ها
چقدر چشمه شد آواره از روایتشان
شعر در مورد اقتصاد مقاومتی
چه نخل ها و رطب های نارسی که نکرد
دهان پر طمع تانک ها، رعایتشان
چقدرسفره که شد میزبان موشکها
چقدرسفره که مهمان نداشت وسعتشان
شعر زیبا در مورد مقاومت
چه خانه ها که مبدّل به کوچه ها شده بود
چه کوچه ها که نیامد کسی عیادتشان
چه سوره های بلندی زمین نخواند و گذاشت
که آیه آیه کند آسمان تلاوتشان
در مورد شعر مقاومت
درود بر شهدایی که درشهیدآباد
شده ست قطعه به قطعه، بهشت قسمتشان
شعری در مورد اقتصاد مقاومتی
شهر من باغی پر از آلاله های پرپرست
نوبهارش چند سال است آخر شهریورست
از توافق کردن رگبار بمب و سیل غم
دامن سرخش مزار یاس های پرپرست
شعر درباره مقاومت فلسطین
رتبه اول گرفته در الفبای جنون
در کلاس عاشقی از هم کلاسی ها سرست
بارها او ضربه پشت ضربه خورد و جا نزد
گرچه درد زخم روی زخم زجرآورترست
شعر درباره اقتصاد مقاومتی
واژه ها گریان شدند انگار محشر آمده
آه که وصف شهید آباد آنجا محشرست
راه عباس دلاور ..قصه دست قلم
شهر من دزفول ..آری ..کربلایی دیگرست
شعر در مورد اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال
از او می پرسم: پدرت؟
دشمن گلوله باران کرد
از او می پرسم: مادرت؟
دشمن سرش را برید
شعر در باره اقتصاد مقاومتی
از او می پرسم: زنت؟
خمپاره ها خوردش کردند
و کودکان در شکم او بود.
از او می پرسم: خانه ات؟
دشمن آن را سوزاند
شعر مقاومت
از اومی پرسم : دهکده ات؟
دیگر جز زمین بایر نیست
دشمن آن را ویران کرده
سا کنانش را
به سوی دهکده های استراتژیک رانده
شعر مقاومت فلسطین
از او می پرسم: به کجا می روی؟
آن گاه اشک هایش را پاک می کند
آن گاه خنده اش طنین می افگند
فقط یک راه دارم
راه تمامی ملتم
نابود کردن دشمن
شعر مقاومت افغانستان
شهیدان ظلم فرنگیم ما
به خون وطن لاله رنگیم ما
شعر مقاومت در افغانستان
اگر کام در کام نهنگست
وگر در زیر دندان پلنگ است
بر آوردست بر زن آستین را
که ناکامی برای مرد ننگست
شعر مقاومت ایران
نازم آن مشتی که مغز زورمندان بشکند
تف به آن دستی که دل های ضعیفان بشکند
شیشه بشکستن نباشد افتخار سنگ سخت
سنگ اگر مرد است جای شیشه سندان بشکند
شعر مقاومه عراق
کلبه درویش را هر کس می توان سازد خراب
خادم آنم که درب کاخ سلطان بشکند
من بلا گردان نیروی جوانانی شوم
که استخوان گردن گردن فروزان بشکند
شعر اقتصاد مقاومتی
بسمل از خنجر بیداد نگردم سیراب
نگه تیز اگر بر رخ جلاد کنم
شعر رنگ مقاومت ها
من لاله آزادم
خود رویم و خود بویم
در دشت مکان دارم
هم فطرت آهویم
شعر رنگهای مقاومت
زندگی بی تاب و تب سودای خامی بیش نیست
شعله بی خاصیت، پرواز نامی بیش نیست
خون نسازی دل اگر ای غنچه در گلشن ترا
گل شدن یک آرزوی ناتمامی بیشن نیست
شعر در مورد مقاومت
پیمانه را به دست هوس باز داده اند
دیوانه را وظیفه ممتاز داده اند
شعر درباره مقاومت فلسطین
دین و آزادی است در ذرات خون ما نهان
ما و این پیمان ما تا جان شود از تن برون
گر غلامی طوق الماس است بند بندگی است
بشکنش در زیر پا چون کردی از گردن برون
کتاب شعر مقاومت افغانستان
زنده باد آن کوهسار سربلند و چرخ سای
که آید از دامان آن مردان شیر افگن برون
در سپاس جنگجوی پا برهنه تا به حشر
می کند تاریخ ما فریاد صد احسن برون
شعر المقاومه العراقیه
هر دم زند به رگ رگ جان نیشتر مرا
آوارگی از این چه کند بیشتر مرا
این چرخ سفله خو که بهر در نشسته است
آخر نشاند همچو خودش در به در مرا
شعر للمقاومه العراقیه
هنگام مصاف است ولی هم نفسی نیست
فریاد که در معرکه فریاد رسی نیست
دزد آمد، در خانه و بیم عسس نیست
جز برهنه پایان تو در جنگ کسی نیست
بس گشته به خون خفته و کس نیست مددگار
شعر اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال
مرده باد این تشنگان خون ما
مرده باد این صاحبان زور و زر
شعر اقتصاد مقاومتی اقدام وعمل
شهر من دزفول، ای شهر شهید
شهر مردان غیور و روسفید
شهر دزفول، ای امام شهرها
ای نمونه در تمام شهرها
شعر درباره اقتصاد مقاومتی
مردمانت تشنه پیغمبرند
تشنه یک جرعه آب از کوثرند
مردمانت در چراغ چشم من
مردمی هستند هر یک بتشکن
شعر سال اقتصاد مقاومتی
شهر من ای سرزمین عاشقان !
سرزمین لاله های بینشان !
سرزمین عالمان سختکوش!
خانقاه عارفان بادهنوش!
شعر برای اقتصاد مقاومتی
باده نوشانی که مینوشند نور
هر یکی مستاند از جام طهور
باده نوشانی که عاشق زیستند
جز شهیدان، باده نوشان کیستند؟
شعر درمورد اقتصاد مقاومتی
شهر من عطر خدایی میدهی
بوی عرفان « ضیایی» میدهی
کهکشانی در دلت جاری شده
نوری از آن «شیخ انصاری» شده
شعر در رابطه با اقتصاد مقاومتی
دل که با عشق تو راضی میشود
همچو «مجدالدین قاضی» میشود
تو بزرگی ای بزرگ سر به زیر
جنت از قلب تو دارد یک مسیر